ابزار منو ثابت

ازدواج

پسري هستم به سن سی و سه
فارغ از درس و کلاس و مدرسه
مدرك لیسانس دارم در زبان
دارم از خود خانه و جا و مکان
مردم و خواهم ز بهر خود عروس
من بدون مرغ کی باشم خروس
مبل و اسباب و لوازم هر چه هست
پنکه و سرویسخواب و فرش و تخت
من نخواهم به خدا از هیچ کسی
پول نقد زانتیا دارم بسی
هرچه گوئی هست و تنها روي نیست
چونکه بر سر اندکی هم موي نیست
ترسم از بی همسري گردم تلف
بر دهانم آید از اندوه کف
کاش جاي این همه پول و پِله
گیر میکرد دختري توي تله
می زدم بر پاي او من روي خود
می نمودم چاره درد موي خود
گیسوانی عاریت چون یال اسب
می نشاندم بر  سرَم با زور چسب
زلف خود را چون پریشان کردمی
حتم دارم دردلش جا کردمی
آنچنان شوري زخود برپاکنم
تاکه شاید در دلش ماًوا کنم
بارالها تو کرم کن دختري
خود مرتب میکنم زلف سري

 

بامراماش نظر بدن

تاريخ : برچسب:, | : | نویسنده : محمّد حسین زارع |
  • گیتاریست
  • لرستان رود
  •